بی پول، مریض و سوهان روح هوادار

b_150_100_16777215_00_images_stories_0x3390cb7c42e41fec_0.jpgپاس در رتبه نوزدهم! براي آنها كه تاريخچه باشگاه سبز را حداقل براي يك مرتبه مرور و مطالعه كرده‌اند پذيرش اين واقعيت در جدول هفته هفتم لیگ یک سخت و باورنكردني است.


تيمي كه با پنج بار قهرماني ليگ سطح اول باشگاهي ايران و يكبار فتح جام حذفي، ضلع سوم قدرت در فوتبال كشور به حساب مي‌آمد، اكنون فانوس سقوط را از ابتدای فصل و این بار در لیگ یک در دست گرفته و ادامه اين روند شايد دومین سقوط تاريخ 60ساله‌اش را رقم بزند.


طبيعي است كه در بررسي چرايي اين نزول، ذهن اهالي فوتبال بي‌درنگ به بازی بدون طراوت و دور از خلاقیت پاسی ها معطوف می‌شود.


انگشت اتهام این روزها به سمت مديريت، کادر فنی و بازیکنان نشانه رفته و طبیعی است که در این آشفته بازار حاشیه ها، فرصت‌طلبان نیز در نقش دایه مهربان‌تر از مادر درصدد ریشه کن کردن تیم باشند. اما در مركز انتقادها، بهرام یدی مديرعامل همداني حضور دارد. كسي كه پاس در دو سال اخیر با نظر مستقيم او بسته شد و حمايت قاطع مقامات استاني را نيز پشت سر خود مي‌بيند و مقام سومی گروه ب در ليگ گذشته توقعات را از او و مجموعه متبوعش بالا برده است.


پاس رده نوزدهمی اكنون سوهان روح هواداران فوتبال در همدان شده و تماشاگران را مسلح به قرص اعصاب به استاديوم قدس مي‌كشاند. تيمي كه در فصل نخست ورود به همدان، ميانگين 10 هزار تماشاچي را به ورزشگاه خانگي مي‌كشاند، امروز در مهمترين بازي‌هاي ليگ يك نيز از جذب يك دهم آن جمعيت عاشق و علاقمند عاجز شده است. اعتراض هواداران روي سكوها به پیشکسوتان فوتبالی و حتی برخی مديران استاني نيز سرايت كرده و خیلی‌ها از پاس لب به انتقاد گشوده‌اند.


تماشاگران به نيمكت تيم جايي كه اختيارش به داوود مهابادی واگذار شده اعتراض دارند و برخی نیز، به صندلي مديريت باشگاه جايي كه بهرام یدی تكيه زده، معترضند.


در اين گيرودار، ‌اما آنچه عقل كارشناسان به عنوان توجيه و دليل براي اين ناكامي مقطعي مطرح مي‌كند هم شنيدني و خواندني است.


تیم مهابادی مریض و بی روح!

تیمی که مهابادی در راس آن قرار گرفته بی روح و مریض بازی می کند. بازی نفراتش هرگز به دل هواداران نمی‌نشیند. تیم او از خلاقیت‌ها و هنرهای فردی عاجز است. تاکتیک تیمش هم از همان ابتدا قابل پیش بینی است.


تیم مهابادی زمانی هم که به لحاظ تاکتیک تیمی به بن بست می‌خورد، در خلاقیت‌های فردی نمی‌تواند موثر واقع شود.


بيشتر بازیکنان به خصوص در خط حمله فاقد تکنیک و هنر فردی هستند. قدرت مانور و عبور از یار مقابل خود را ندارند و اگر هم به ندرت این موفقیت را داشته باشند در ضربات نهایی زور گلزنی ندارند.


آنها عادت به فرار از پشت مدافعان دارند و بيشتر یا در آفساید گیر کرده‌اند یا مدافعان حریف بدون زحمت و درگیری در بازی هوایی توپ‌ها را دفع کرده‌اند.


شاید تنها کسی که تا حدودی توانسته در عبور از یار مقابل موفق عمل کند سعید خردمند باشد اما همین بازیکن هم در ضربات نهایی بی دقت است و البته همین منجر به نابودی موقعیت‌های تیم می شود.


دفاع اتوبوسی بغل دروازه‌بان پاس!

مدافعان پاس سنگین و کم تحرک کار می‌کنند. آنها فاقد سرعت بالا به هنگام حملات حریف هستند و این مساله آماج حملات حریف شده است. دفاع کند و اتوبوسی پاس به قدری سنگین عمل می‌کند که از ترس فرار مهاجمان حریف مجبور به عقب نشینی و چسبیده به دروازه‌بان می‌شود.


در واقع مدافعان پاس درست در بغل دروازه‌بان این تیم به آغوش کشیده شده و موجب می‌شود تمام توپ‌های ارسالی به داخل محوطه 18 قدم پاسی‌ها خیمه بزند!


البته این شیوه تدافعی درست پس از گلزنی پاس صورت می‌گیرد. در دو بازی اخیر هم پاس در دقایقي گل دریافت کرد که یک بر صفر جلو بوده و روی به بازی تدافعی آورده است.


تعویض های کشنده!

در بازی مقابل پارسه تهران هیچ یک از تعویض‌ها موثر واقع نشد. مهابادی در تعویض اول حسین کاظمی را به‌جای سیدجمال معصومی به میدان فرستاد. معصومی در بازی‌های اخیر هرگز فرصت حضور در میدان را پیدا نکرده بود و از شرایط بازی هم به دور بود.


فیکس بودن معصومی و تعویضش در بین دو نیمه نشان داد که کادرفنی در انتخابش به عنوان یار اصلی اشتباه کرده است. اما آمدن حسین کاظمی هم دردی را دوا نکرد. بيشتر توپ‌های وی رو به عقب بود و در بسیاری از صحنه‌ها هم تخریبی بازی کرد.


تغییر دوم به زمین آمدن جلالی‌نیا بود. این مدافع جوان هرگز همانند فصل قبل بازی نمی‌کند. جسارت و انگیزه فصل قبل را ندارد. در بازی برابر پارسه هم کاری از پیش نبرد و موقعیت سازی در گل تساوی بخش پارسه از سمت این مدافع جوان شروع شد.


مهابادی باید بداند که بهترین دفاع از خط حمله است. او با بیرون کشیدن نیما پرتوی می‌توانست یک مهاجم و یا هافبک تهاجمی را وارد زمین کند چرا که حریف سه دفاعه بازی می‌کرد و می‌توانست با فشار مهاجمانش این اجازه را به حریف برای جلو کشیدن به قصد گلزنی ندهد و بازی را از زمین حریف حفظ کند.


آمدن مختار جمعه‌زاده به داخل زمین هم هر چند به دلیل از کار افتادن سعید خردمند به دلیل خستگی صورت گرفت اما این مهاجم تازه نفس هم کاری از پیش نبرد و ذهنش متمرکز خطا گرفتن در داخل و بیرون از زمین بود. در واقع این بازیکن هرگز نتوانست در نقش یک مهاجم موثر کار کند و اشتباه خود او پایه ساز گل تیم حریف شد!


بن بست فکری کادر فنی

کادر فنی تیم پاس هنوز نتوانسته آنطور که باید تیم را به لحاظ حفظ نتیجه کمک کند. در واقع دستیاران مهابادی در طول مسابقات آنطور که بايد به او خوراک فکری نمی‌رسانند یا اینکه محدود هستند.


در تعویض‌ها و تغییرات تاکتیکی شیوه نوین و موثری دیده نشده و این نشان از بن بست فکری کادر فنی و ناتوانی آنها در کمک به سرمربی در حین مسابقات است.


اگر آنها مدعی هستند که وزنه‌ای برای تیم محسوب می‌شوند بدون تردید باید در طول بازی با انتقال ایده‌های موثر، ضمن سرعت بخشیدن به تغییرات مفید در تیم، شرایط را برای سوار شدن بازیکنان در بازی مهیا سازند.


در بازی‌هایي که بيشتر تاکتیک‌ها مشابه هم هستند و روند تیم پس از گل زدن کاملا مشهود است، حتی تماشاگر حاضر در ورزشگاه هم می‌داند گل نزنی، گل می‌خوری! اما با اين روند بعد از زدن گل همیشه پاس به لاک دفاعی مطلق فرو می‌رود!

منبع: همدان پیام

 


 

نظرات   

 
0 #1 حمید 7 1394-07-05 10:23
روی هم رفته این دکان بقالی رو ببندید بهتره .
 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن