بومی، خصوصی و دست به جیب؛ اتهامات الوند!

این روزها الوند را بچه سر راهی، کودک یتیم، غریبه ای در شهر و ... می نامیم.b_150_100_16777215_00_images_stories_alvand_logo.gif

 

به گزارش "همدان فوتبال"، الوند، همان تیمی که تا همین چند سال قبل محبوب دل ها بود و خیلی ها برایش میمردن! چگونه شد که ظرف یکسال از هم پاشید و دیگر صلابت قبل را پیدا نکرد.

 

 

الوند هر اندازه که در لیگ دو و صعود به لیگ یک مانور قدرت و محبوبیت داد اما در آخرین سال حضورش در لیگ یک دستخوش اتفاقات ناخوشایند شد و بدتر از آن هم روی کار آمدن مربی ای بود که حتی در خطه جنوب و شهر بوشهر هم از جایگاه فنی مناسب برخوردار نبود و همین اشتباه به سایر اشتباهات فردی و تیمی الوندی ها ضربه زد تا در نهایت رهسپار لیگ دو شود.


باید پذیرفت که الوند در لیگ دو با صدها مشکل مختلف توانست حداقل کاری که با نیروهای بومی بکند، بقا در این دسته از مسابقات بود.


در واقع تلاش نیروهای بومی حکم به ماندگاریش در لیگ دو داد تا بلکه سال بعد با رفع نواقص و پوشش اشتباهات بتوان بازهم این تیم بومی شهرمان را رهسپار لیگ یک کرد.


اما نه تنها بهبودی برای وضعیت این تیم تا به اینجا حاصل نشده بلکه به حال خود رها شده است. بومی بودن، خصوصی بودن و دست به جیب شدن اتهامات این روزهای تیمداری الوند است.


در واقع اگر ناصر قره باغی بجای تیمداری باشگاهی به خصوص تالار و الوند، در این چند سال در پروژه های تجاری و اقتصادی سرمایه گذاری میکرد چه بسا اکنون جزو سرمایه داران بزرگ همدان بود.


قره باغی با دل عاشق خود راه به جایی نبرد و خودسوخته ای شد در میان بی مهری مسوولان!!


حالا نباید انتظار داشت ناصر قره باغی اشتباهات گذشته اش را تکرار کند. هرچقدر هم عاشق باشد نباید این بار اسیر احساسات شده و چاله های اطرافش را تبدیل به چاه کند.


وقتی هیچ کس راضی نیست برای الوند تره خرد کند، قره باغی چرا باید الوند را با داشته هایش اداره کند! الوند تیم یک شخص نیست، تیم یک شهر است، شهری که بومی هایش اکنون روی سکوها می نشینند و فوتبال غیربومی ها را می بینند. این همان قصه پرغصه پرنده افتاده در قفس است! پرواز را بلد است اما نمی تواند بپرد!

 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن