برای پاس کاری بکنیم

b_150_100_16777215_00_images_stories_pas_logo.gifاين روزها كه تيم فوتبال پاس با مشكلات متعددي دست و پنجه نرم مي‌كند، ايراد و انتقادهاي رسانه‌اي نيز عليه اين تيم به اوج خود رسيده است. تيم فوتبال نام‌آشناي شهرمان در اين روزهاي عزلت و تنهايي، نظير آن كودك لاعلاجي است كه مرتكب كاري اشتباه و ناشيانه شده و والدين سخت‌دل او دائم سرزنشش كرده و به سر و رويش مي‌كوبند كه چرا اين كار شد، چرا چنان كردي، چرا حرف گوش ندادي، چرا با هر كس و... رفت و آمد مي‌كني، چرا لباست بوي سيگار مي‌دهد و دريايي از اين حرف‌هاي بدآموز و دلسوزي‌هاي كوركورانه كه معلوم نيست چه ضربه‌هاي سنگين روحي به اين طفل بي‌پناه وارد مي‌آورد.

نگارنده در جايي هم نوشته بودم، اساساً ورزش ما چوب تعريف‌هاي غلط را مي‌خورد. اين هم نمونه‌اي از آن تعريف‌هاي غلط است و ما ناآگاهانه شخصيت تيم و بلكه فرزند خود را تخريب مي‌كنيم و انتظار داريم كه خوب رشد كند و اسم و رسمي ميان همسالان خود به‌دست آورد.

مشكلات تيم را همه مي‌دانند. فكر نمي‌كنم كسي از مسئولان استان ما بگويد بي‌پولي براي يك تيم فوتبال در كلاس حرفه‌اي، مشكلی نيست. يا كس ديگري از راه برسد و بگويد تيم بايد خودش تيم باشد و نيازي به مدير و مربي و بازيكن چنان و چنان ندارد!! اينها همه درست، اين حرف‌هاي صد تا به قيمت صد كيلو زعفران را همه مي‌دانند، مهم اين است كه چه بايد بكنيم و چه كاري از دستمان ساخته است.

حالا اگر انتقاد هم مي‌كنيم، اشكال ندارد، انتقاد كردن از يك مجموعه، از يك شخص، از يك تيم و از يك مدير، مانند دوغ‌آبي است كه براي سنگ‌فرش يك راه و يك جاده و يك بستر لازم است.

چون اگر آن دوغ‌آبه نباشد، سنگ‌فرش هر قدر هم با ملات سفت و محكم چينش شود، باز هم شل مي‌شود و لق مي‌زند. اما انتقاد كردن با تخريب کردن؛ تفاوت فراوان دارد.

ما از تمام مسئولان و دست‌اندركاران نه‌تنها تيم پاس و تيم الوند، بلكه تمام تيم‌هاي ورزشي انتظار داريم براي تيم خود، ارزش قائل بشوند. يك تيم قبل از هرگونه امكانات و سرمايه؛ شخصيت لازم دارد. شايد سؤال شود در نبود سرمايه و امكانات، حصول شخصيت چگونه ممكن خواهد بود؟ ما مي‌گوييم اراده و تصميم‌گيري براي تثبيت يك جريان، يك مجموعه و يك تشكل، در واقع نيمي از سرمايه و امكانات است.

تمام پول و امكانات دنيا يك‌جا جمع شود؛ تا تصميم و انگيزه‌اي براي استفاده درست از آن پول نباشد، به چه دردي مي‌خورد؟ يك خانواده ممكن است با داشتن دست‌مايه كافي هم نداند كه چطور بايد صاحب يك خانه و سرپناه شود، اما خانواده‌اي ديگر بدون هيچ دست‌مايه اوليه، تصميم مي‌گيرد كه سرپناهي براي خود تدارك ببيند و به قول ما شيعيان علي(ع) يك ياعلي مي‌گويد و بلند مي‌شود، همين تصميم و همين انگيزه نيمي از راه را هموار كرده است.

مسئولان ما اگر بخواهند تيم داشته باشند و محركه‌اي براي ورزش شهر و استان فراهم سازند، حتي بودجه و سرمايه آن را هم فراهم خواهند ساخت. كادر فني و مجموعه يك تيم هم اگر اطمينان داشته باشند در تيمي كه بازي مي‌كنند به حق و حقوق خود خواهند رسيد، دير يا زودش را تحمل مي‌كنند.

يك تيم ورزشي براي موفقيت و كسب نتيجه بايد يكدل و متحد باشد و اين همان وظيفه اصلي مسئولان مربوطه است كه اتحاد و يكدلي را به تيم تزريق كنند و تيم خود را از نظر روحي و رواني و شخصيت تيمي، آماده سازند.

مشكل كهنه تيم پاس در همدان اين است كه ابتدا تيم از نظر ساختار مديريتی به دسته‌بندي و ياركشي گرفتار شد سپس سليقه كاري به ميان آمد و آخرش هم به غرور اين و آن برخورد كه اگر ما مسئوليم، فلاني چه كاره است و من زحمت تيم را مي‌كشم، كس ديگري پُزش را مي‌دهد. اين گفت چرا من خودم را بكشم و ديگري گفت خودشان بيايند درست كنند. آخري هم استعفا داد و رفت!!!

 

نویسنده : مهدي ناصرنژاد

نظرات   

 
0 #1 wehroooo 1392-04-28 22:27
نام نگارنده کو ;-)
 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن