با توجه به صعود تيم تهراني بدون تماشاگر ديگر به ليگ برتر
تهران – حوالي فوتبال – برسد به دست عادل فردوسيپور!
- توضیحات
- نمایش از سه شنبه, 29 فروردين 1391 12:51
- دسته: تحلیل و نقد
- بازدید: 1648
این یک کارت تبریک برای صعود پیکان به لیگ برتر است؛ پیکانی بدون تماشاگر همراه با کارت تبریک صعودش با عکس سکوهای خالی!
بايد براي مخالفان انتقال تيمهاي بيتماشاگر تهراني به شهرستانها، كارت تبريكي با عكس سكوهاي خالي فرستاد. نخستين كارت به اين آدرس پست شود:
تهران – حوالي فوتبال – برنامه نود – برسد به دست عادل فردوسيپور صعود پيكان تهران، اين تيم بيتماشاگر كه در دهههاي متوالي هرگز نتوانست تماشاگراني را در تهران مجذوب كند، حالا دوباره بهانهاي است براي گشودن پرونده انتقال تيمهاي بيتماشاگر، پروژهاي كه با كجسليقگي
مجريانش و با كجفهمي منتقدانش به جايي نرسيد.
1 - فوتبال ايران را لحظهاي خصوصي و حرفهاي تصور كنيد. آيا در فوتبال خصوصي، تيمي بيتماشاگر حيات مييابد كه بتواند از ليگ يك به ليگ برتر صعود كند؟ تيم بيتماشاگر، تيم بيدرآمد است، تيمي كه براي سكوهاي خالي بازي ميكند، بليت بازيهايش به فروش نميرسد، پيراهنش و همه كالاهاي ديگر با نشان آن تيم خريداري ندارد، اسپانسرها سراغي از آن نميگيرند و تلويزيونها هنگام پخش بازيهايش مخاطبي ندارند كه حق پخش بپردازند، اين تيم محكوم به شكست است.
در فوتبال دولتي ايران اما پيكان ميتواند چند دهه باشگاهداري كند، مثل پاس كه طي 4 دهه حتي نتوانست تماشاگراني را از شهرك اكباتان جذب كند، مثل نفت تهران كه قابل درك نيست در تهران چه ميخواهد و پي چه ميگردد، مثل صبا كه ديگر تيم بيتماشاگر تهران بود.تيمهاي بيتماشاگر در فوتبال دولتي شكل ميگيرند و با بودجههاي دولتي بقا مييابند. هرگز سرمايهگذار خصوصي، تن به چنين تجارت بيحاصلي نميدهد. منتقدان انتقال تيمهاي بيتماشاگر به جاي انتقاد از كجسليقگيها در اجراي اين پروژه، با اساس انتقال مخالفت كردند و حالابايد جشن بگيرند كه پيكان نيز مثل نفت تهران در ليگ برتر براي سكوهاي خالي بازي ميكند.
2- عادل فردوسيپور و همفكرانش كه سرسختترين مخالفان پروژه انتقال تيمهاي بيتماشاگر بودند، همواره به ريشه تاريخي تيمهايي مثل پاس و...
در فوتبال تهران اشاره ميكردند، در حالي كه تيم بيتماشاگر، تيم بيريشه است. تيمی كه در خاك ورزشگاه اكباتان يا پيكان شهر ريشه نمييابد بلكه در
قلب تماشاگرانش ريشه دارد كه پاس و پيكان و ساير تيمهاي بيتماشاگر هرگز نداشتهاند. چند دهه بقا با بودجههاي دولتي را نبايد نشانه ريشهدار
بودن اين تيمهاي بيتماشاگر بدانيم. در فوتبال خصوصي، تيمهايي از اين دست زنده نميمانند كه بر سر انتقال يا چرايي و چگونگي بقايشان بحثي
دربگيرد!
3- در اينكه مجريان پروژه انتقال تيمهاي بيتماشاگر تهراني، با كج سليقگي در انتخاب شهرهايي مثل همدان، قم و... پروژه را به انحراف
كشيدند و شهرهايي فاقد زيرساختهاي فوتبال را انتخاب كردند، ترديدي نيست اما از منتقدان توقع ميرفت كه پروژه را بفهمند. پروژه اما هرگز شناخته و
فهميده نشد، از دو سو، هم مجريان و هم منتقدان. حالا شايد منتقدان پروژه انتقال، سهلانگارانه و فرصتطلبانه، صعود پيكان تهران به ليگ برتر را نيز محصول حضور دوباره اين تيم در تهران بدانند و اين چه تحليل بيمايه و مشمئزكنندهاي است، همانطور كه ناكاميهاي پاس در همدان را فرصتي براي انتقاد از تعطيلي تيم بيتماشاگر پاس تهران ميدانند و اين نكات را به چماقي براي كوبيدن بر سر پروژه انتقال تبديل ميكنند.
شايد پاس نبايد به همدان ميرفت، پيكان نبايد به قزوين ميرفت يا صبا نبايد به قم ميرفت. اما تيمداري پاس و صبا در تهران بدون آنكه تماشاگري
داشته باشند و هر فصل چند ده ميليارد از بودجههاي عمومي را براي سكوهاي خالي هزينه كنند نيز هرگز قابل درك نبود و به فوتبال حرفهاي كمك
نميكرد، همانطور كه قابل درك نيست پيكان و نفت تهران در ليگ برتر چه ميخواهند.
4- راستي، پست كارت تبريك به عادل فردوسيپور را تحويل داد؟