یادداشت ویژه امیرحاج‌رضایی برای پاس بزرگ تهران؛

با خشم به گذشته بنگر

b_150_100_16777215_00_images_stories_top1.jpgآنها دو بار پیاپی قهرمان لیگ ایران شدند. مرد بزرگی مثل حسن حبیبی که در سیمای بازیکن به افتخارات زیادی نائل آمده بود، رهبری قهرمان ایران را به عهده داشت. آنها قهرمان آسیا هم شدند اما حالا به حال و روزشان نگاه کنید.

 

 

به گزارش "همدان فوتبال" و به نقل از روزنامه هفت صبح، متن یادداشت امیر حاج‌رضایی به شرح زیر است:

 

مردان کوچکی که در عرصه ورزش به زعم خودشان تصمیمات بزرگی را اتخاذ کردند، خوب است نگاهی به جدول رده‌بندی لیگ یک بیندازند و ببینند پاس همدان در این جدول ۲۰ تیمی در رده آخر قرار دارد. هنرمندانی که با بی‌هنری خودشان تیم بزرگی را نابود کردند و در پاسخ به اهالی فوتبال، آنها را متهم به مسائلی کردند که روح آن بندگان خدا هم از آن بی خبر بود.


وقتی تیم‌های تهرانی چوب حراج خوردند و به بهانه‌هایی مثل تمرکززدایی به شهرستان‌ها انتقال یافتند، اعتراض‌های فراوانی نسبت به این تصمیم غیر عقلانی صورت گرفت اما با واژه ”حبه” از این ورطه جهیدند و تیم‌های نامداری از جمله همین پاس را به دره ژرف نابودی پرتاب کردند.


پاس تهران، تیمی نام‌آور بود که در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ توانست دیوار دو قطبی فوتبال تهران و بعدها ایران را فرو ریزد و اضلاع قدرت ایران را افزایش داده و تصویر هندسی مثلث را نقش زند.

 

آنها دو بار پیاپی قهرمان لیگ ایران شدند. مرد بزرگی چون حسن حبیبی که در سیمای بازیکن به افتخارات زیادی نائل آمده بود، رهبری قهرمان ایران را به عهده داشت. آنها بعدها توانستند به قهرمانی باشگاه‌های آسیا هم برسند. حالا نگاه کنید؛ قهرمان آسیا در لیگی پایین تر از سطح اول فوتبال ایران، در بین بیست تیم، بیستم است.

 

در این انتقال، مردم شریف همدان از همه بی گناهتر هستند. در ورزشگاه همدان، مردم به من گفتند این تیم ما نیست و آن را دوست نداریم. یک تیم وارداتی و تهی از هر گونه کشش و انگیزه و خالی از هر نوع احساس یک شهروند همدانی، هرگز نه تنها نتوانست مرهمی بر زخم های فوتبال این استان باشد بلکه این زخم ها را هم عمیق‌تر کرد.

 

هیچ تیمی در تاریخ فوتبال ایران این همه مربی برجسته به فوتبال تقدیم نکرد به جز پاس تهران. به این فهرست پرافتخار نگاه کنید: حشمت مهاجرانی، حسن حبیبی، همایون شاهرخی،

حسین فرکی، مهدی مناجاتی، اصغر شرفی، فیروز کریمی، مهدی دینورزاده، همه و همه در سطح اول فوتبال ایران و همگی مربیان تیم های ملی.


آنهایی که منافع شخصی را بر منافع ملی ترجیح دادند و با بی‌تدبیری و عدم آگاهی از رمز و راز فوتبال، یک باشگاه بزرگ را نابود کردند،کجا هستند و چه پاسخی دارند؟ آنها چیزی به مردم همدان ندادند بلکه فوتبال بومی آنها را هم ازشان گرفتند.


وقتی به گذشته پاس نگاه می‌کنم، در این برهوت آشفتگی تکیه داده بر آنارشی و هرج و مرج مدیریتی و در غیبت ساختارسازی در فوتبال و احترام به مبانی و ارزش‌های علمی و تجربی ورزش، ویرانی باشگاه پاس دردمندم می‌کند. باشگاهی که دارای ورزشگاهی مدرن، سالنی سرپوشیده، بخشهای آکادمیک و توجه به اصولی مبتنی بر مدیریت صحیح توانست آخرین افتخار خود را با کسب مقام قهرمانی لیگ برتر در دوره سوم آن بدست آورد.

 

آواری که بر سر باشگاه پاس فرود آمد، ضربه ای بود بر پیکر فوتبال ملی. فوتبال ملی از این هجمه ویران گر، زیان دید و یکی از بازوهای قدرتمند خود را از دست داد. از این تصمیمات غیرمعقول در فوتبال ایران زیاد گرفته شده است. خوشبختانه هیچ چهره فوتبالی شاخص در این تصمیمات مشارکت نداشته است.


این مطلب، تقدیم می شود به همه کسانی که عاشقان راستین فوتبال ایران هستند. دریغا که کاسب‌ها آمدند و جای عاشق‌ها را گرفتند. بگذارید با یک جمله طلایی از دیگو مارادونا به این نوشته دردآلود خاتمه دهم. فوتبال باید پاک بماند. نباید غرامت اشتباهات و منفعت‌طلبی دیگران را فوتبال بپردازد. من اشتباه کردم و غرامتش را خودم پرداختم ( برگرفته از دیالوگی از فیلم مارادونا، دست خدا)


 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن