ضعف هایی که رمضانی را از چاله به چاه انداخت!

b_150_100_16777215_00_images_stories_ramezani-sashekasteh.jpgمديريت رمضاني در 2 سال گذشته تيم پاس مملو از اشتباهات غيرقابل جبران بود. اشتباهاتي كه موجب شد تا او فرصت حل آن را پيدا نكند و از چاله، چاهي بزرگ ايجاد كند.

 

به گزارش "همدان فوتبال"، مديريت او بيش از مسائل دروني تيمش ناموفق جلوه كرد و در مجموع به انتقادها، ضعف‌ها و حاشيه‌ها تبديل شد تا جايي كه ايده‌آل‌هايش براي موفقيت پاس به بن بست خورد و به بيراهه رفت.

 

حالا با تغييراتي كه در بدنه مديريتي پاس انجام گرفته و بهرام يدي روي صندلي سبز نشسته است، باید به نكاتي توجه كند كه در گذشته مورد استقبال عبدالحميد رمضاني قرار نگرفت و همين مسائل مديريت او را به حاشيه و چالش برد.


*  تخريب كانون هواداران!

بدون ترديد بهترين سازمان هواداري پاس به زمان مديرعاملي كريم ملاحي باز مي‌گردد. ملاحي در همان بدو ورودش به پاس اقدام به راه اندازي كانون هواداران كرد و سرهنگ سيدعلي حسني را مسئول حساس‌ترين بخش باشگاه پاس كرد.

با راه اندازي كانون هواداران پاس برنامه‌ريزي مدون و منظمي در اين بخش به جريان افتاد. 10 هزار هوادار با تشكيل پرونده و صدور كارت، عضو كانون شدند و علاقه آنها به جايي رسيد كه براي اعزام به مسابقات خارج از خانه رقابت مي‌كردند. راه اندازي سيستم پيامك باشگاه پاس ديگر اقدام ستودنی كانون هواداران بود تا به هنگام بازي‌هاي خانگي هواداران را دعوت به حضور در ورزشگاه كنند.

سازماندهي ليدرهاي كانون، تعريف شدن شعارهاي متنوع با گرايش‌هاي اخلاقي و معنوي به نام پاس، ساماندهي سكوها و تقسيم وظايف از ديگر كاركردهاي موثر كانون هواداران در راستاي همسوگري با شرايط تيم بود.

اوج خدمات موثر كانون هواداران پاس اعزام ليدرهاي خود به مسابقات ساير رشته‌ها نظير كشتي بود. حتي برخي ليدرهاي اين كانون به مسابقات جام جهاني كشتي تهران دعوت شدند.

آموزش‌هاي اصولي و بهره‌مندي از افراد باتجربه و متعهد از وي‍ژگي‌هاي اين كانون بود.

اما در 3 سال اخير كانون هواداران باشگاه نتوانست شكل منسجمي داشته باشد. تعديل افراد و بها ندادن به نفرات باتجربه و متخصص نبض كانون را گرفت. كار گروهي به فرد تبديل شد و ليدرها بدون برنامه روي سكوها فعاليت داشتند. تا جايي كه نتوانستند احساسات هواداران را در مسير پشتيباني از تيم پاس كنترل كنند و سكوها دستخوش حواشي زيادي شد. دو دستگي ليدرها هم مزيد بر علت شد تا در نهايت كاري از پيش نبرند!


* فرهنگ حلقه مفقوده پاس!

معاونت فرهنگي پاس در سال‌هاي اخير به شكل فعال شكل نگرفت. در واقع اعتقادي به مسائل فرهنگي در سطح كلان نبود و تمركز باشگاه صرفاً نتيجه‌گيري تيم بود. فرهنگ در برنامه‌هاي باشگاه شكل منسجمي نداشت و هر از گاهي شاهد برگزاري برنامه متناسب با ايام خاص بوديم.

اوج امور فرهنگي باشگاه پاس بازهم به زمان مديريت ملاحي بازمي‌گردد. دعوت از چهره‌هاي فرهيخته دانشگاهي، نيروي انتظامي، ادارات فرهنگي و ... به عنوان نشست‌هاي تخصصي درباره تدوين برنامه‌هاي فرهنگي يكي از وي‍ژگي‌هاي بارز باشگاه پاس بود كه با وجود عدم كسب نتايج درخشان در آن زمان، به لحاظ فرهنگي جزو باشگاه‌هاي برتر كشور ناميده شد.


* كميته فني كشك بود!

در سال‌هاي اخير همواره پاس نشینان كميته فني را بسان كشك عنوان مي‌كردند! برخي معتقد بودند اين كميته كارايي ندارد و بيشتر تشريفاتي است. البته رمضاني در ابتداي مديرعاملي خود اقدام به تشكيل كميته فني با دعوت از تني چند از پيشكسوتان و صاحب نظران فوتبال همدان كرد. اما هنوز جلسه دوم تشكيل نشده بود كه اعضاي اين كميته متوجه نيت رمضاني شدند. در واقع هدف او سرگرم كردن پيشكسوتاني بود كه اغلب ناسازگار با پاس بودند و رمضاني به گونه‌اي به دنبال سكوت آنها بود.

اين رويه تداوم نيافت و آنها در تصميم جمعي از كميته ظاهري باشگاه! كنار كشيدند. همين نفرات در ادامه به منتقدان سرسخت رمضاني تبديل شدند و تا آخرين روز در محافل عمومي و خصوصي برضد او جبهه گرفتند.

اما اين كميته در واقع نياز اصلي هر باشگاهي است. برای مثال رحيمي مديرعامل جديد باشگاه پرسپوليس در نخستين اقدام اعضاي كميته فني‌اش را انتخاب كرد. اين نشان از اوج حساسيت و نياز در تشكيل اين كميته دارد. بهرام يدي بايد به اين نكته توجه كند كه اهالي فن در فوتبال همدان كم نيستند و به خوبي در مسائل فني مي‌توانند به وي مشاوره بدهند.


* جاي خالي پيشكسوتان

پيشكسوتان در زمان مديريت رمضاني به نيشكسوت خوانده مي‌شدند! نفراتي كه رمضاني در بدو ورودش به اين تيم ابتدا از آنها مشاوره مي‌گرفت اما عمل نمي‌كرد! او رفته رفته پيشكسوتان فوتبالي را به بازي گرفت تا جايي كه ادعا كرد كه پاس در همدان پيشكسوت ندارد.

پيشكسوتان نيز موج دوم منتقدان برضد وي بودند. افراد صاحب نامي كه در فوتبال همدان حق آب و گل داشته‌اند، اما توجهي به آنها نشد. توقع آنها تشكيل كميته پيشكسوتان و برگزاري جلسات ماهانه براي كمك به امور تيم بود. حداقل‌هايي كه رمضاني به آن توجه نكرد تا پيشكسوتان فوتبال همدان را همواره مقابل خود قرار دهد.


* شفاف‌سازي نشدن مباحث مالي

آنچه كه رمضاني را در بسيار از مواقع به مخمصه حاشيه‌ها انداخت نبود شفاف‌سازي‌هاي مالي بود. او همواره از اعلام قراردادها طفره رفت و همين مسأله موجب شد خيلي‌ها نسبت به وی بدبين شوند.

خيلي‌ها مدعي بودند كه رمضاني در جذب بازيكنان مشكوك رفتار كرد و با وجود اينكه قراردادها طبيعي به نظر مي‌رسد، اما زد و بندهايي پشت پرده صورت گرفت. اكنون عده‌اي خواستار پيگيري زميني هستند كه در زمان مديرعاملي اوليايي به پاس هديه شد و در زمان مديرعامل رمضاني مشخص نشد چگونه به فروش رسيد! يا اينكه امتياز روزنامه پاس جوان چگونه به فروش رسيد و پول هنگفتي كه بابت اين فروش به مديريت رمضاني رسيد چه ميزان و در كجا هزينه شد!

يا اينكه نام افرادي كه با پاس قرارداد داشتند افشا شود و مبالغ رسانه‌اي شود. برای مثال مجتبي تقوي بابت اين 2 سال حضورش در پاس چه ميزان دريافت كرد. سيدمحمد علوي كه فوتبالش به نوعي به اتمام رسيده و جزو بازيكنان درجه دو محسوب مي‌شود چرا بايد قراردادش بسيار بالا بسته شود! يا اينكه پولي كه بابت انتقال مرتضي تبريزي و ساير بازيكنان فصل گذشته به تيم‌هاي ديگر شد در كجا هزينه شد!


* رسانه‌ها منتقد دائمي پاس

در دو سه سال اخير اغلب رسانه‌ها بابت مسائل مختلف منتقد اصلي تيم پاس بودند. ركوردهايي كه در سال گذشته توسط رمضاني و گروهش در فوتبال ايران به ثبت رسيد، همه خوراك رسانه‌هاي منتقد بودند. او در اين دو سال نتوانست با خبره‌هاي رسانه‌اي ارتباط مناسب برقرار كند. سايت رسمي باشگاه همواره مملو از پيام‌هاي تبريك و تسليت بود و ماهيت اصلي خود را از دست داده بود. رمضاني در واقع سايت رسمي باشگاهش را به يكسري افراد غيرمرتبط با امور رسانه‌اي داد و در انتخاب مديريت رسانه‌اش اشتباه بزرگي مرتكب شد. در واقع وظيفه مديريت رسانه‌اي او جبهه‌گيري بي‌محابا مقابل رسانه‌ها بود و هر بار دود اين جبهه‌گيري چشم خودش را مي‌گرفت!

او هرگز سازماندهي خوبي براي روابط عمومي باشگاهش تعريف نكرد و باشگاه پاس در زمان مديريت وي پيشتر به صورت پادگاني اداره مي‌شد و روابط عمومي نتوانست ارتباط خوبي با هوادار، رسانه و سايرين برقرار كند.


* ناديده گرفتن بومی‌ها!

رمضاني اعتقادي به نيروهاي توانمند بومي نداشت. نخستين چالش ايجاد شده از آكادمي پاس شكل گرفت. بهانه‌هاي متعدد براي خارج كردن نيروهاي توانمند بومي از مربيگري تيم‌هاي پايه كه اساساً از پرداخت نشدن دستمزد آنها و ايجاد اختلافات درون تيمي شكل گرفت. وی با ترفندي خاص مربيان بومي تيم‌هاي پايه‌اش را نسبت به يكديگر بدبين كرد و سپس از پرداخت دستمزدهاي آنها سرباز زد تا تيمي بزرگ از معترضان را در مقابل خود تشكيل دهد!

كنار زدن نفراتي همچون محمد بهگندم، محمود حسام و... موجب شد تا دسته‌اي بزرگ از مخالفان برضد او شكل بگيرد. پروژه دوم رمضاني در بومي‌زدايي جريمه‌ها، محروميت‌ها و ناديده گرفتن حق و حقوق بازيكنان و مربيان رده سني بزرگسال بود. بابك صمديان، مصطفي يوسف عليزاده، مصطفي سلگي، مهرداد رضايي جزو نفراتي بودند كه مدام از مديرعامل باشگاه با بهانه‌هاي مختلف گزيده شدند!


* خشم بازاريان همدان از بدهي‌ها!

مايحتاج روزانه پاسي‌ها همواره از بازار همدان خريداري مي‌شد. مايحتاجي كه براي پرداخت پول آنها مدام بدقولي مي‌شد و پول‌ها جايي ديگر هزينه مي‌شد!

رقم بدهي به بازاريان همدان به اذعان مديريت جديد باشگاه چيزي حدود 600 ميليون تومان است. اين بدهي‌ها به نوعي بي‌اعتمادي نزد كسبه بازار همدان ايجاد كرد و آنها هم نسبت به شيوه مديريت باشگاه معترض بودند.


* پست‌هاي چند ميليوني!

در 2 سال اخير بخصوص سال گذشته در حالي مدام بي‌پولي از سوي سران باشگاه بوق و كرنا مي‌شد كه در بدنه باشگاه برخي افراد دريافتي‌هاي ميليوني داشتند.

در باشگاهي كه صرفاً تمركزش فوتبال ليگ يك بود پست‌هاي متنوع شكل گرفت. قائم مقام، معاون اجرايي، مشاور اجرايي، معاون اقتصادي، معاون ورزش، مشاور فرهنگي، مدير فرهنگي و... با رقم‌هاي ميليوني اداره مي‌شدند. به واقع معاون اقتصادي باشگاه چه كار موثري در اين تيم انجام داد! چه برنامه‌اي ابتكار تحولات اقتصادي در باشگاه بود؟ كارايي معاون ورزشي باشگاه چه بود؟ باشگاهي كه صرفاً در فوتبال تيمداري مي‌كرد! مشاور اجرايي باشگاه و معاون اجرايي چه كار خارق‌العاده‌اي انجام مي‌دادند كه ساير كاركنان باشگاه از انجام آن ناتوان بودند! (مثلاً خريد بليت هواپيما!)، مدير روابط عمومي چه تأثيري در روابط باشگاه داشت!

چرا بايد فرد غيربومي كه در زمان آمدنش در پاس به اذعان بسياری از دست اندركاران اين تيم پياده‌روي مي‌كرد و در منزل فلان مديرعامل سابق باشگاه اسكان مي‌گزيد حالا با دريافتي‌هاي ميليوني كه داشته و در قبالش كاري از پيش نبرده بايد صاحب مسكن و خودروي آنچناني در بهترين نقطه از شهر تهران شود!


* تباني لكه سياه پاس

تباني محرض شده فصل گذشته تيم پاس توسط مديريت، معاونت و سرمربي اين تيم لكه سياهي بر پيشاني تيمي بود كه از بدو انتقالش به همدان تحت عنوان پاكي، استقامت و سربلندي ناميده شد! هر چند با مذاكرات پشت پرده محروميت مديرعامل معلق شد، اما در ادامه همان افرادي كه از سوي فدراسيون تباني كننده خوانده شده بودند، بازهم در پاس به‌كار گرفته شدند تا نشان دهند بر اين تيم نظارتي نبوده و هر كس هرچه دلش مي‌خواسته انجام داده است!

 

گزارش از: میثم ناصرنژاد


نظرات   

 
+1 #1 بهرام 1393-02-18 10:54
آقای استاد : علی ایحال درسته مجید جان
 

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن