مدعی در قعر جدول جا خوش کرد!

درهفته‌ای که پیکان با موفقیت در مسجدسلیمان به صدرنشینی خود ادامه داد، تیم‌های فجر و داماش با بردهای خود ۶ پله صعود کردند اما خونه به خونه و پاس همدان بیشترین سقوط را در جدول لیگ دسته اول داشتند .

صدا و سيما از تو ممنونيم!

عصر روز شنبه است. از بازي به ياد ماندني ستارگان ايران و ستارگان جهان كمتر از 24 ساعت گذشته و هنوز خاطرات آن 2 ساعت به ياد ماندني در ذهن تداعي مي‌شود. قرار بر اين است راه حضور در استاديوم پير شهر را در پيش گرفته و ديدار پاس و فجرسپاسي را پوشش خبري بدهيم.

قدم از قدم كه بر مي‌داريم خاطرات بازي بزرگ ديروز (جمعه) مقابل چشمانمان ظهور مي‌كند و انگار قرار نيست طنازي بزرگان ايران و جهان را به باد فراموشي بسپاريم. اما..

سوت آغاز بازي پاس و فجر را كه تورج حق وردي به صدا در مي‌آورد تمام دنياي خود را به چمن استاديوم قدس قرض مي‌دهيم تا بلكه تيم محبوب شهر گره از كار خود و هوادارانش باز كند.

حق‌وردي، روز روشن حق پاس را ضايع مي‌كند، پنالتي محرز نماينده همدان ناديده گرفته مي‌شود و صداي اعتراض هوادار سكوت ورزشگاه را در بر مي‌گيرد. چند دقيقه بعد براي تيم شيرازي ليگ، يك پنالتي محلاتي توسط داور باتجربه فوتبال هبه مي‌شود و كم كم صداي اعتراض هوادار كمي با چاشني فحاشي همراه مي‌شود.

بازي در نيمه اول رو به پايان است و موقعيت‌هاي نصفه و نيمه پاس يكي پس از ديگري بر باد مي‌رود. مهابادي مات و مبهوت به بازي تيم خود نگاه مي‌كند و به هفته‌هايي مي‌انديشد كه شايد خواب و خوراك را از او گرفته است.

نيمه اول به پايان مي‌رسد. اما همه چيز آغاز مي‌شود! به يكباره و در جايگاه ويژه درست مقابل چشمان ميهمانان VIP و خبرنگاران اتفاقاتي رخ مي‌دهد و موجب بيرون زدن چشم‌ها از حدقه مي‌شود!

جهانگير عسگري مهاجم پاس محروم است و از جایگاه ويژه بازي هم تيمي‌هاي خود را نظاره مي‌كند. همان جايگاهي كه مردم عادي هم به صندلي‌هايش تكيه مي‌زنند. همان جايي كه تفاوتي ميان ميهمانانش قائل نبوده و نيست. جايگاهي كه مي‌توانست امن‌ترين جاي قدس باشد براي دقايقي هم كه شده به مكاني تبديل شد براي خالي كردن عقده‌هاي شخصي و گرفتن يكديگر به باد ناسزا!

سوت پايان بازي در نيمه اول به صدا در مي‌آيد. عسگري با هواداران پاس در اين جايگاه دچار درگيري فيزيكي مي‌شود و كمي بعد فحاشي! فحاشي درست مقابل ديدگان كوچك و بزرگ، پير و جوان و بدتر اينكه فحاشي مقابل چشمان اهالي ورزش.

نيمه اول تمام شده و براي پاس تا اينجا يعني كسب فقط يك امتياز! اين يعني فاجعه، اما فاجعه تمامي ندارد و فوتبالي كه مدت‌هاست نجابت خود را از دست داده بار ديگر سكانسي به نمايش در مي‌آورد كه مايه خجالت و آبروريزي است.

هوادار پاس كه سال‌هاست با بد و خوب اين تيم كنار آمده، در بين 2 نيمه به نمايش ضعيف بازيكنان معترض مي‌شود. درست مثل همه جاي دنيا كه هوادار حق دخالت دارد، حق اعتراض هم دارد و اتفاقا حق مشاوره هم دارد! درست مثل همين تهران خودمان كه هوادار حق طبيعي دارد و اعتراض مي‌كند.

اما اينجا صداي اعتراض هوادار موجب مي‌شود تا جهانگير عسگري از كوره در رفته و بي پولي را تبديل كند به ديوار دفاعي خود و هم تيمي‌هايش. بلافاصله هم فحاشي پشت فحاشي بين بازيكن و هوادار در جايگاه وي‍ژه.

اين فوتبال ايران است. بخش بزرگی از ورزش ما. فوتبالی که مردان محبوب و محجوبش هر روز و هر لحظه کمیاب‌تر و نایاب‌تر می‌شوند. فوتبالی که نجابت را مدت‌هاست از دست داده و هر بار با فرافکنی دیگری را از بیرون مجموعه خود مقصر و گناهکار می‌داند و می‌شمارد.

اين وسط چقدر مي‌توان از صدا وسيما ممنون بود! ممنون از شما كه ديگر بازي‌هاي پاس را پخش نمي‌كنيد تا بلكه كمتر مردمي از قاب جادويي شاهد چنين اتنفاقات تلخي باشند!

از تو ممنونيم صدا و سيما كه صحنه‌هاي زشت فوتبال را ديگر پخش نمي‌كني تا كودكاني كه عاشق فوتبال هستند، چهره الگوهاي خود را خدشه‌دار تر از اين نبينند. صدا و سيما دست مريزاد كه ترجيح دادي بازي پاس پخش مستقيم نباشد.

آسمان فوتبال بی‌ستاره ما هرروز كدرتر مي‌شود و بازيكنانش روز به روز بيشتر درس بي اخلاقي مي‌دهند. فوتبالي كه رسانه، روزنامه و هوادار را همیشه در سرما و گرما به همراهی خود خوانده و می‌خواند. فوتبالي كه همه چیز را برای خودش می‌خواهد و درست یا نادرست همه چیز را حق خود می‌داند. فوتبال ما همه چیز دارد جز اخلاق!

صدا و سيما؛ از تو بيشتر ممنون خواهيم بود اگر صحنه‌هاي زشت فوتبال را كمتر به تصوير در بياوري تا بيشتر از اين خجالت زده ورزش اول مملكت نباشيم.

نویسنده : حامد صیفی