احترام را جایگزین اخراج کنیم!
- توضیحات
- نمایش از سه شنبه, 01 مرداد 1392 16:29
- دسته: گزارش
- بازدید: 1088
الگوبرداری مناسبی که می توان از فوتبال حرفه ای کرد ...
به گزارش "همدان فوتبال"، قطعا هر بازیکن فوتبال روزی به نقطه پایان می رسد و ناگزیر است کفش ها را آویزان کند؛ در این چند سطر قصد نداریم از دلیل اخراج آنها صحبت کنیم، بلکه اشاره ما به این موضوع است که چرا در کنار گذاشتن یک بازیکن قدیمی شیوه درست و حرفه ای را اتخاذ نمی کنیم؟!وحید هاشمیان از فوتبال خداحافظی کرد؛ سهراب بختیاری زاده می گوید اگر پیشنهاد خوبی نداشته باشد خداحافظی را به ماندن ترجیح می دهد. علی دایی و خداداد عزیزی هم چند سال قبل بی آنکه مورد تجلیل قرار گیرند از فوتبال خداحافظی کردند؛ از این دست اتفاقات در چند سال اخیر بسیار رخ داده و این قصه پر غصه برخی از بازیکنان فوتبال ماست که تا روزی ستاره تیم های خود بودند اما روزی دیگر به شکل زننده ای از مستطیل سبز کنار گذاشته می شوند. در این چند سطر قصد نداریم از دلیل اخراج آنها صحبت کنیم، بلکه اشاره ما به این موضوع است که چرا در کنار گذاشتن یک بازیکن قدیمی شیوه درست و حرفه ای را اتخاذ نمی کنیم؟!
خداحافظی قائده بازی است
قطعا هر بازیکن فوتبال روزی به نقطه پایان می رسد و ناگزیر است کفش ها را آویزان کند. این قائده بازی است و امکان ندارد یک بازیکن تا آخر عمر در اوج بماند. وحید هاشمیان که روزگاری برای حضورش در تیم ملی پای معاون رئیس جمهور و درخواست های مکرر او در میان آمد امروز مجبور است از دنیای حرفه ای کنار گیری کند. در این میان وظیفه باشگاه پرسپولیس بود که به پاس زحمات چندین ساله هاشمیان به شکل شایسته ای مقدمات خداحافظی مهاجم خود را فراهم کند، نه اینکه به شکل نامناسبی اعلام شود وی جایی در لیست مربی خارجی ندارد و باید از پرسپولیس کنار گذاشته شود!
رفتار مشابه در قبال مدافع اسبق تیم ملی
سهراب بختیاری زاده مدافع اسبق تیم ملی هم شرایطی مشابه هاشمیان دارد؛ او که در آخرین روزهای نقل و انتقالات از صبا کنار گذاشته شد ، می گوید: رفتار باشگاه صبا با من مناسب نبود که البته این مسئله در فوتبال ما طبیعی است. امیدوارم مسئولان فوتبال ما با بازیکنان باتجربه بهتر رفتار کنند. بختیاری زاده یادآور شد: من خودم را برای روزهای بدتر و سخت تر از این آماده کرده بودم. وقتی ۳۳ ساله بودم رباط پای راستم پاره شد ولی گفتم اگر حتی پایم قطع شود باز هم بازی می کنم! بعد از آن مجددا رباط پای چپم پاره شد اما مجددا توانستم به فوتبال برگردم. همه اینها به خاطر این بود که دنبال پول و شهرت نبودم. حالا هم اگر پیشنهاد خوبی داشته باشم آن را قبول می کنم، در غیر اینصورت از فوتبال خداحافظی می کنم .
توجه ویژه منچستر به قدیمی ها
رفتاری که امروز با بختیاری زاده و هاشمیان می شود چند سال قبل با افرادی چون دایی، عزیزی، خاکپور، زرینچه و ... شد. اگر قرار است از فوتبال اروپا به عنوان الگو یاد کنیم بهتر است رفتار باشگاهی چون منچستر با ستارگان خود را مورد توجه قرار دهیم و به این نتیجه برسیم که فوتبال حرفه ای تنها پول و شهرت بازیکنان نیست. در همین فوتبال حرفه ای که خیلی از رفتارهای درون آن مورد قبول ما نیست به مسائل ریزی توجه می شود که ماها بی تفاوت از کنار آن عبور می کنیم. باشگاه منچستر به عنوان یکی از حرفه ای ترین باشگاه های دنیا چند سال قبل به پاس زحمات فراوان گیگز دیداری تدارکاتی را برگزار کرد و تمام عواید حاصل از آن را به چپ پای ولزی خود اختصاص داد. و یا در پایان فصل گذشته و زمانی که صحبت از کنار گذاشتن بازیکن پیری چون اسکولز بود فرگوسن به حمایت از او پرداخت و اعلام کرد اسکولز سال ها به خاطر منچستر از پیشنهادات مناسب گذشت و در اولدترافورد ماند، حالا نوبت ماست که چشم خود را روی خیلی از مسائل ببندیم و اسکولز را در تیم حفظ کنیم. آیا تا به حال شاهد یک چنین رفتاری در باشگاه های ما بوده اید؟!
برگزاری مراسم باشکوه خداحافظی
چرا راه دور می رویم، به همین کشورهای عربی پیرامون خودمان توجه کنیم؛ عربستانی ها، کویتی ها، اماراتی ها و ... برای بازی خداحافظی ستاره های خود چه ها که نمی کنند.
چند سال قبل منچستریونایتد با حضور ستارگانش از جمله «کریستیانو رونالدو» و«وین رونی» دردیدار خداحافظی رسمی «سامی الجابر»بازیکن اسطوره ای فوتبال عربستان سعودی از فوتبال ملی،به میدان رفت.
اما ما در چند سال اخیر تنها و تنها برای عابدزاده یک بازی خداحافظی برگزار کردیم که آن هم با چند سال تاخیر صورت پذیرفت.
از همین امروز شروع کنیم
باید از یک جایی توجه به این گونه مسائل را آغاز کنیم؛ امروز هاشمیان و بختیاری زاده چشم انتظار برگزاری بازی خداحافظی نیستند اما باشگاه های ما در راستای شعارهای فرهنگی ای که سر می دهند باید به این گونه مسائل توجه ویژه ای داشته باشند و بدانند چنین رفتارهایی از ذهن اهالی فوتبال پاک نمی شود.
نویسنده: محمود محمدی