بیگانه دنبال راهکار است، خودی‌ها دنبال انتقاد!

b_150_100_16777215_00_images_stories_lo.jpgاز بیگانه می خوریم و وای به روزی که از دوست هم بخوریم و این همان هدفی است که مخالفان پایتخت نشین کشور به عنوان راهکاری برای بازگشت پاس آغاز کرده‌اند و در مقابل فضای منتقد و انتقاد در استان همچون قارچ در حالی رشد است و این همان چیزی است که مخالفان به هدف بازگشت پاس به تهران می‌خواهند.  

به گزارش "پايگاه اطلاع رساني فوتبال همدان" و به نقل از "ايستگاه ورزش"، این روزها موج انتقادها از پاس وارد فضای تازه ای شده و پاسی‌هاي تهران از هر تریبون و رسانه‌ای درصدد ضربه زدن به تیمی هستند که اکنون در همدان حال و روز خوشی را به جهت سقوط سپری نمی‌کند.

مخالفان انتقال پاس در این وضعیت نامناسب به دنبال همان هدفی هستند که در این سه سال اخیر مدام برآن تاکید داشته‌اند و حال اینکه سقوط پاس به لیگ پایین تر منجر به تشدید واکنش ها به امید بازگشت دوباره به تهران شده است.

به حق می‌توان این موضوع را رویت کرد که پیریایی استاندار همدان هیچ گاه در مسیر اعتلای این تیم کم کاری نکرده و همواره سعی داشته تا با ایجاد فضایی آرام و بی‌حاشیه برای تیم، به لحاظ مالی شرایط مناسبی را فراهم سازد تا بهانه ای در این راستا وجود نداشته باشد.

حال برهمگان نیز آشکار و علنی است که مدیریتی که بر باشگاه بوده شرایط انحرافی را در تیم ایجاد کرده و اگر قرار بود که رییس هیات مدیره یک باشگاه مدام نظارت دقیق بر روی ریزه کاری‌ها داشته باشد پس آنوقت چگونه می شد که به طور همزمان در سمت استاندار نیز نقش موثر ایفا کند.

نمی‌توان انکار کرد که اشتباه مدیریت وقت باشگاه در چینش کادر فنی و سپردن اختیارات تام برای جذب بازیکن عاملی در جهت سقوط تیم بود و اینکه بگوییم و مدعی شویم که شخص رییس هیات مدیره می‌بایست همه کاره تیم می‌شد، به دور از تصمیمات حرفه ای فوتبال بود.

آیا دخالت صریح در امور باشگاه و ریز شدن بر مسایل خرد حتی تصمیمات فنی منجر به این نمی شد که اعلام بداریم سیاسیون مسیر برنامه پاس را تعیین می‌کنند.

امروزه حقوق عمومی هم می‌خواهد که پاس تولدی دوباره پیدا کند و بدون توجه به کشمکش‌هایی که در حال ساخت است!!! صرفا آینده تیمداری فوتبال پاس لحاظ شود تا این تصور در اذهان جوانان و نوجوانان فوتبالدوست نقش نبندد که فوتبال در این شهر می‌میرد.

اقبال پاس قطع یقین بر این بوده که اینگونه سرنوشتی را دچار شود اما این پایان کار نیست و جمله شیوای تا شقایق هست زندگی باید کرد... بر پاس هم صدق می‌کند.

امروزه پاس دلمشغولی انبوه جوان و نوجوانی هست که هر چند شرایط برخلاف آنچه که آنها انتظار داشتند، روی داد اما آنها بازهم این تیم را دوست دارند و به آن عشق می ورزند.

لحظه، لحظه انتقاد نیست چرا که اصلا قرار نیست پاس بلاتکلیف باقی بماند و بدون تردید این همان خواسته‌ای است که مخالفانش می خواهد اما در این سو، همدانی ها سخت به دنبال بازگشت باشکوه این تیم به میادین رسمی هستند و قطع به یقین این گره با دستان هیات مدیره باز می شود که همچون کوهی محکم بر این تیم استوار هستند.

آنان که دوستدار واقعی این تیم هستند هم نیک می‌دانند که نباید در این شرایط هیات مدیره را با انتقادهای بی‌جا دلزده کرد بلکه باید به آنها ثابت کنیم که هواداران با پاس زنده هستند و می‌خواهند این تیم صلابت گذشته اش را داشته باشد.

به طور حتم هیات مدیره پاس که از زمره هیات مدیره‌های فوتبال در کشور است نیز بر اهمیت داشتن تیمی قدرتمند واقف هستند و درصدد جبران اشتباهاتی هستند که هر چند دیگران مسبب آن بودند اما امروزه برخی‌ها به حساب آنها گذاشته‌اند و حال باید تاوانش را بدهند.

تاسف برانگیز است وقتی می‌بینیم در داخل استان نیز به جای اینکه مدعیان دلسوزی و حامی حقوق عمومی راهکارهای تازه در راستای ایستادگی دوباره این تیم ارایه دهند، انتقادهایی فراتر از آنچه که به لحاظ اشکالات فنی وارد است را نمایان می‌کنند در حالی که خرده گرفتن از صف مدیران ارشد این باشگاه در شرایط کنونی بی ثمر و خارج از قواعد نقد و انتقاد کارساز است.

اضافه کردن نظر

کد امنیتی
تازه کردن